+خاله(یک سال فرقمون ولی از وقتی یادم خاله صدام میکنه) --جانم +کاش من مثل توبودم!! --یعنی چی مصی +همین جوری دیگه بی خیال و بی احساس و مستقل از خانواده تو تنهایی باخودت حال می کنی جون می ده برای رفتن و زندگی مستقل تو ی کشور دیگه اونوقت دست دست نمیکردم برای رفتن (ماه دیکه امتحان آیلسش می ده. مقاله اشم اماده است.) منوابستگی یا عدم آن مساله این است
برگشت خواهری و بابا سعید
اولین بارون های پاییزی
تعریف ,مستقل ,بی ,تو ,رفتن ,کشور ,می ده ,برای رفتن ,اونوقت دست ,دیگه اونوقت ,کشور دیگه
درباره این سایت